فهرست

برنامه استراتژیک مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت 1395-1400

 

مقدمه

در دنیای امروز، پژوهش­ها نقش عمده و اساسی در توسعه کلیه جوامع ایفا می­کنند. کشورهای پیشرفته، برنامه­ریزی­های درازمدت 30- 20 ساله را با محوریت پژوهش در کلیه امور اقتصادی، اجتماعی، علوم پایه و کاربردی بنا نهاده­اند. در این میان، پژوهش در علوم پزشکی جایگاه ویژه­ای دارد چراکه علوم پزشکی به یک نیاز اساسی انسانی که همان تامین، حفظ و ارتقای سلامت است، پاسخ می­دهند.

در اسناد بالادستی مربوط به حوزه سلامت در نظام جمهوری اسلامی ایران، سلامت به عنوان محور همه­چیز حتی عروج انسان مورد تاکید قرار گرفته و اعلام شده که هر انسانی حتی اگر در عرصه معنویت بخواهد رشد نماید باید فرد سالمی باشد ( مقام معظم رهبری مد ظله العالی).

پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، بخش پژوهش در کشور دست­اوردهای متعددی داشته است که از جمله آنها رشد سریع مراکز تحقیقاتی و پژوهشکده­ها هم­زمان با افزایش کمی و کیفی تولید نیروی انسانی پژوهشگر می­باشد. در دانشگاه علوم پزشکی بابل نیز از بدو تاسیس ( 1362) تا کنون بخش پژوهش توسعه فراوانی داشته که از جمله آنها تاسیس و فعالیت پژوهشکده سلامت، مراکز تحقیقاتی متعدد و نشریات این دانشگاه را می­­توان برشمرد.

مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت یکی از مراکز تحقیقاتی دارای مجوز دانشگاه و وابسته به پژوهشکده سلامت است.

آنچه که در این فصل آمده است برنامه استراتژیک این مرکز مربوط به سالهای 1400- 1395 می­باشد. امید است با به­کارگیری و اجرای این برنامه بتوان ضمن اعتلای جایگاه پژوهش­های کاربردی، دست­یابی به ارتقای سلامت و تحقق عدالت در سلامت جامعه را هموار نمود.

عوامل اجتماعی موثر بر سلامت

در طی زمان سلامت کلی ایرانیان بطور چشمگیری ارتقاء یافته و میزان مرگ کاهش یافته است. امید زندگی در طی 30 سال گذشته حداقل 25 سال افزایش یافته است. اما سلامتی کلیه ایرانیان در یک سطح ارتقاء نیافته است. با قبول اینکه وضعیت سلامت بین گروه‌های مختلف جامعه متفاوت است باید علل این اختلاف راشناسایی کرد. علل و عوامل این اختلاف را تعیین کننده‌های سلامتی گویند.

عوامل تعیین کننده سلامتی را می توان این چنین دسته بندی کرد:

1- عوامل بیولوژیک: یعنی هر آنچه به سلول‌ها، بافت‌ها، ارگان‌های بدن، ساختارشان و چگونگی عملکردشان بر می گردد.

2- عوامل رفتاری: انتخاب‌هایی که انسان در طی زندگی خود می کند و سلامتیش را تحت تاثیر قرار می دهد.

3- عوامل اجتماعی: علل و عواملی که در اجتماع و محیط است و سلامت را تحت تاثیر قرار می دهد.

وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با توجه به نقش اساسی عوامل اجتماعی در سلامت جامعه، حیطه­های اولویت دار تعیین کننده­های اجتماعی سلامت را به شرح زیر معرفی نموده است:

v       1- تکامل دوران ابتدای کودکی  

v     2-   سلامت معنوی و روانی

v      3-  ارائه عادلانه خدمات سلامت

v     4-  بیکاری و امنیت شغلی

v     5-  تغذیه و امنیت غذایی

v      6-  شیوه زندگی سالم

v      7-  آموزش، آگاهی و تحصیلات

v      8-  مسکن

v      9-  محیط هاي سالم

v      10-  حمایت اجتماعی

v       11- حاشیه نشینی و مناطق محروم دور افتاده

v     12-  توزیع عادلانه درآمد و امنیت اقتصادی

v       13- حوادث

 

 

 تکامل دوران ابتدای کودکی:

هدف کلی: فراهم نمودن فرصتهای عادلانه جهت پرورش و تکامل تمامی ظرفیت های دوران کودکی از زمان جنینی تا هشت سالگی

در حال حاضر حداقل 200 میلیون کودک در سراسر جهان به ظرفیت تکاملی کاملشان دست نمی یابند که این خود دلالت بر لزوم اقدام در این زمینه دارد. هم چنین سرمایه گذاری در سال های ابتدای زندگی جزء سرمایه گذاری هایی است که بیشترین تاثیر را در زمینه کاهش نابرابری های سلامت در طی نسل ها دارد.

تجربیات سال های ابتدایی کودکی و قبل از تولد زیر بنای مهم کل زندگی فرد را شکل خواهد داد. شرایط نامناسب دوران بارداری از قبیل سوء تغذیه، استعمال دخانیات، استفاده نادرست از داروها، ورزش ناکافی، استرس و عدم مراقبت های قبل از زایمان همگی می توانند منجر به رشد نامطلوب جنین گشته و این رشد نامطلوب جنینی خطری برای سلامت آتی فرد محسوب خواهد شد. هم چنین اگربه نیازها و حیطه های تکاملی کودکان در طی این دوران پاسخ مناسبی داده شود، آنها سالم تر بوده، از قدرت تفکر و تعقل بیشتری برخوردار می گردند و مهارتهای عاطفی و اجتماعی بهتری خواهند داشت. تکامل ابتدای کودکی شامل حیطه های مختلفی از قبیل سلامت جسمانی (فیزیکی)/ اجتماعی/ احساسی و شناختی/ تکلمی می باشد که همگی قویا بر یادگیری ابتدایی و پایه ای فرد، موفقیت او در امر تحصیل، خطر ابتلا به بیماری های جسمی و روانی، مشارکت اقتصادی، نقش اجتماعی شهروندی و سلامت او نیز تاثیر بسزایی خواهند داشت.

سلامت معنوی و روانی:

هدف کلی: ارتقاء عادلانه سلامت معنوی و روانی مردم  با مشارکت مردم و حکومت

سلامت روان به عنوان حالت رفاهی که در آن هر فرد ظرفیت های خود را شناخته، بتواند با استرس های طبیعی زندگی خود کنار آمده، به طور موثر و مولد کار کند و نیز قادر باشد در اجتماعش مشارکت نماید، تعریف شده است. اختلالات روانی و رفتاری در تمام کشورها شایع اند و مشکلات عدیده ای را نیز ایجاد می نمایند. افراد مبتلا به این گونه اختلالات اغلب با مسائلی از قبیل انزوای اجتماعی، کیفیت بد زندگی و مرگ و میر بیشتر دست به گریبانند. هم چنین این اختلالات خود منجر به تحمیل هزینه های گزاف اقتصادی و اجتماعی نیز خواهند شد. مطالعات نشان داده است که شیوع اختلالات روانی از قبیل افسردگی، اضطراب ... در شرایط بیکاری، درآمد کم، تحصیلات محدود، شرایط کاری پر تنش، تبعیض جنسیتی و شیوه های زندگی ناسالم بیشتر است . سیاست های سلامت روان باید اثرات تعیین کننده های محیطی خصوصا اثرات بر روی گروه های آسیب پذیر را مورد توجه قرار دهند و تضمین کنند که این راهکارها از بروز انزوا و طرد شدگی ممانعت می نمایند. از آنجا که بسیاری از تعیین کننده های کلان سلامت روان در سطوح مختلف حکومت پراکنده اند، بهبود وضعیت سلامت روان نیز نیازمند اتخاذ سیاست ها و راهکارهای مرتبط توسط سایر بخش ها می باشد. به عبارت دیگر، برخی از سازمانها و ارگانها، به غیر از بخش سلامت، با عوامل تاثیر گذار بر اختلالات روانی و رفتاری در ارتباط اند، بنابراین خود آن سازمان ها و ارگان ها لازم است سیاست ها و راهکارهای لازم را اتخاذ نمایند. همکاری بین بخشی برای تامین سیاست های سلامت روان نقش اساسی و مهمی دارد.

سلامت معنوي به عنوان يكي از ابعاد سلامتي در كنار سلامت جسمي، ذهني و اجتماعي مطرح شده است. ديدگاه معنوي بر روي باورها، نگرش ها، ارزشها و رفتارها تاثير عميق دارد و بر روي بيوشيمي و فيزيولوژي تاثير مي گذارد. اين تاثير روي فكر و بدن به نام تندرستي معنوي ناميده مي شود. مطابق بررسي متون ديدگاه معنوي از چهار طريق روي سلامت جسمي، رواني و اجتماعي تاثير مي­گذارد:

1.     رفتارهاي بهداشتي: تعهد ديني و معنويت موجب فعال سازي مسئوليت پذيري شخص در زمينه اصول و باورهاي مندرج شده در دين مي شود كه اثرات جسماني و رواني را نيز به خود اضافه مي كند مانند رفتارهاي تغذيه اي توصيه شده در اديان.

2.     حمايت اجتماعي: انجام مناسك ديني و معنوي توصيه شده در دين موجب افزايش حمايت اجتماعي شده كه مولفه اخير يكي از تعيين كننده هاي اجتماعي سلامت شناخته شده است. دين تعاملات اجتماعي را افزايش داده و حمايت اجتماعي را به عنوان يك منبع ارتقاي سلامت فراهم مي آورد. نقش حمايت اجتماعي در كاهش واكنش پذيري قلبي و عروقي، تسهيل بهبودي پس از حمله قلبي و كاهش ساير عوامل خطر و از جمله كاهش استرس تاثير مثبت دارد. حمايت اجتماعي با افزايش ميزان جان به در بردن از انواع مختلف سرطان رابطه دارد.

3.      سايكونوروفيزيولوژيك: احساس رضايت ناشي از ديدگاه معنوي از طريق نوروپپتيدهاي پيام رسان روي سيستم ها و ارگان هاي بدن مانند قلب و عروق، ايمني و ... تاثير تقويت كننده دارد.

4.     اثرات مافوق طبيعي كه براي انسان ناشناخته مانده است.

نتيجه اين تاثيرات پيشگيري از بيماري، افزايش تحمل بيماري، بهبود سريع تر بيماري، كاهش ميزان استفاده از خدمات بهداشتي- درماني و تعامل سالم فرد در اجتماع است كه در تحقيقات مختلف اين مسئله نشان داده است.

لذا با توجه به دین مبین اسلام و دستورات موکد آن در زمینه های مرتبط با سلامت جای دارد جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشور پیشرو اسلامی و پرچمدار مبانی اسلامی و شیعی در جهان در زمینه ترویج و تقویت این بعد از سلامت گام بردارد و نسبت به ارائه الگو در زمینه سلامت معنوی اقدام نماید.

ارائه عادلانه خدمات سلامت:

هدف کلی: ارتقا وضعیت عدالت در سلامت از طریق ارائه عادلانه خدمات سلامت

منافع عمومی سیستم های سلامت برای مردم چیزی بیش از پیشگیری از بیماری ها و درمان آن هاست. در صورتیکه این سیستم ها به طور مناسب طراحی و مدیریت گردند، میسر خواهد گردید تا از آنها به عنوان ابزاری در جهت بهبود وضعیت زندگی مردم، محافظت از آنان در برابر آسیب پذیری ناشی از ناخوشی ها، ایجاد احساس امنیت در زندگی، تضمین برخورداری همه اقشار مردم از خدمات سلامت استفاده شود. سیستم های سلامت می توانند سبب ارتقاء عدالت در سلامت گردند به شرط آن که در طراحی و مدیریت آن ها نیازهای مردم محروم و حاشیه نشین، زنان،  مستمندان و سایر گروههای آسیب پذیر به خوبی لحاظ گردیده باشد. ویژگی های اختصاصی سیستم های سلامت که می توان از طریق آنها عدالت در سلامت را ارتقا داده و ترویج نمود عبارتند از: جلب همکاری های بین بخشی به منظور ارتقا سلامت مردم؛ درگیر نمودن گروه های مردمی و سازمان های غیر دولتی خصوصا سازمان ها و گروه هایی که با مردم محروم و حاشیه نشین سر و کار دارند؛ ترغیب اختصاص منابع به نیازهای سلامت؛ تامین منابع مالی بخش سلامت بر اساس پوشش همگانی و در نظر گرفتن منافع ویژه برای گروه های محروم اجتماعی و حاشیه نشین(خصوصا بهبود دسترسی به مراقبت های سلامت، محافظت بهتر در برابر هزینه های خانمان سوز بیماری و توزیع مجدد منابع به سمت گروه های فقیرتر با نیازهای بیشتر سلامت)؛ احیای مجدد رویکرد مراقبت اولیه سلامت، به عنوان استراتژی که سبب تقویت و انسجام ویژگی های ارتقای عدالت در سلامت می گردد. به منظور تقویت سیستم های سلامت و توجه به بی عدالتی های سلامت، موضوعات ذیل باید مد نظر قرار گیرند:

** تضمین تعهدات سیاسی برای سیاست های اقتصادی و اجتماعی که حمایت کننده عدالت، مبتنی بر حقوق اقتصادی و اجتماعی و بهره­گیری از رویکرد مراقبت های اولیه جامع؛ تامین کننده پایه ای برای نهادینه کردن اقدامات ضروری به منظور ارتقا سلامت در بین گروه های محروم و حاشیه نشین باشند؛

** استقرار چارچوب های سیاستی و تمهیدات رسمی که هماهنگ کننده تصمیم گیرندگان و صاحب منصبان بخش های مختلف درون و برون سیستم سلامت بوده؛ فرصت هایی به منظور در گیر نمودن تشکلات مدنی در تصمیم گیری ها و اقدامات سیستم سلامت تامین نمایند؛ اساسی برای سرمایه گذاری مالی در سلامت ایجاد نمایند؛ قوانین بخش خصوصی و توسعه و مدیریت منابع انسانی را مشخص نمایند؛

** تضمین افزایش پرداخت هزینه های بخش سلامت توسط دولت به عنوان مثال از طریق اولویت بندی مجدد سلامت در درون بودجه دولتی؛ گسترش پایه های مالیاتی و بهبود سیستم های جمع آوری مالیات و تضمین کمک های مالی بین المللی؛

** اختصاص مجدد منابع دولتی در بین نواحی جغرافیایی، جمعیت، سطوح سیستم و اشکال مختلف مراقبت های سلامت بر اساس نیازهای سلامت جمعیت و ظرفیت های توسعه ای به جای استفاده از الگوهای قدیمی تخصیص و هزینه کرد منابع؛

** حذف پرداخت های مصرف کنندگان برای خدمات عمومی؛

** اولویت بندی مراقبت های اولیه سلامت در استراتژی های سرمایه گذاری سیستم سلامت عمومی؛

** توانمند و قادر نمودن مدیران بخش دولتی سطوح محلی برای جهت دهی عملکرد های روتین سیستم به سمت اهداف عدالت.

بيكاری و امنیت شغلی:

هدف کلی: ایجاد شرایط شغلی منصفانه و کافی و پیشگیری از تیعات سلامت ناشی از بیکاری و بی عدالتی شغلی

امنیت شغلی باعث افزایش سلامتی، رفاه و رضایت شغلی می گردد، در عوض میزان بالای بیکاری می­تواند موجب بیماری و مرگ زودرس شود. بیکاری سلامت را به مخاطره انداخته و میزان این مخاطرات در مناطقی که بیکاری گسترش دارد، بیشتر است. مطالعات نشان داده اند که افراد بیکار و خانواده هایشان به طور قابل توجهی در معرض خطر مرگ زودرس می باشند. اثرات بیکاری بر روی سلامت در نتیجه مسائل روحی روانی و مسائل مالی به وجود می آید. اضطراب در مورد نا امنی شغلی یکی از تعیین کننده های مهم سلامتی است. ناامنی شغلی بر میزان های ابتلا به بیماری های اضطرابی و افسردگی و نیز قلبی عروقی و عوامل خطر آنها تاثیر به سزایی دارد. البته صرف داشتن یک شغل همیشه ضامن سلامتی جسم و روان نیست و در این خصوص کیفیت شغلی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ایجاد شرایط کاری مناسب، اشتغال منصفانه و در خور شان مردم، هم از دیدگاه توسعه اقتصادی و هم از دیدگاه عدالت در سلامت ارزشمند است. در واقع اشتغال منصفانه به معنی شرایط عادلانه در جذب افراد برای مشاغل و تکمیل کننده مفهوم کار مناسب است و در برگیرنده این چشم انداز سلامت عمومی است که در آن ارتباطات شغلی ، رفتارها، پیامدها و عملکردهای شغلی، خود جز عوامل کلیدی و مهم تاثیر گذار بر سلامت کارکنان محسوب می گردند. اشتغال منصفانه هم چنین دلالت بر ارتباطات عادلانه بین کارفرما و کارگر دارد و منظور از کار مناسب نیز تامین فرصت هایی برای شغل های مولد با درآمد منصفانه، امنیت محیط کاری و حمایت اجتماعی از خانواده است.

تغذیه و امنیت غذایی:

هدف کلی: ارتقا سطح امنیت غذا و تغذیه در کشور

رژیم غذایی خوب و مناسب برای ارتقاء سلامتی و رفاه از ضروریات است. مواد غذایی و تنوع آن موجب بروز بیماری های ناشی از سوء تغذیه می شوند. پر خوری نیز که شکلی از سوء تغذیه است در بروز بیماری های قلبی عروقی، دیابت، سرطان، چاقی و بیماری های دندانی سهم دارد. از سویی دیگر فقر غذایی نیز در کنار پرخوری غذایی وجود دارد. موضوع مهم سلامت عمومی، دسترسی و تامین غذای سالم و مغذی است. در حال حاضر تجارت جهانی غذا، تجارت بزرگی است. توافق کلی بر سر تعرفه ها و سیاست های تولید ، تامین و تجارت جاری مواد غذایی از موضوعاتی است که در این حیطه باید مد نظر قرار گیرد. هم چنین در این حیطه بایستی بر تعیین انتظارات بخش سلامت از سیستم غذایی کشور به منظور فراهم نمودن غذای تازه، مغذی و قابل دسترس برای همگان به ویژه اقشار محروم، حمایت از روش های تولید مواد غذایی، کشاورزی سالم و دوستدار محیط زیست و تقویت فرهنگ تغذیه ای سالم تاکید گردد. 

شیوه زندگی سالم:

هدف کلی: مقابله با عوامل خطر سلامت مرتبط با شیوه زندگی

استعمال دخانیات، رفتارهای بد تغذیه ای و فقدان فعالیت فیزیکی، همگی جز شیوه های زندگی هستند که با مشکلات سلامت از قبیل سرطان، بیماری های قلبی عروقی و چاقی در ارتباط نزدیک اند. بر اساس تخمین سازمان جهانی بهداشت، بیش از 80% موارد مبتلا به بیماری های قلبی، 90% موارد مبتلا به دیابت نوع 2 و 3/1 موارد سرطان ها از طریق افزایش فعالیت فیزیکی، رژیم غذایی سالم تر و ترک استعمال دخانیات قابل پیشگیری است. اقدام در این حیطه نیازمند همکاری تمام سازمانهای دست اندرکار است.

 

آموزش، آگاهی و تحصیلات:

هدف کلی: کاهش نابرابری های سلامت از طریق بهبود وضعیت تحصیلات، سواد و آگاهی مردم کشور

ساختار و اساس سلامت در طول عمر فرد در دوران کودکی شکل می گیرد. فقر به عنوان یکی از تعیین کننده های زمینه ای سلامت و بیماری محسوب شده و سواد و تحصیلات به عنوان شیوه ای مهم جهت خروج از فقر شناخته شده است. تحقیقات در زمینه نابرابری های سلامت نشان داده اند که هرچه میزان تحصیلات کمتر باشد، وضعیت سلامت نیز نامطلوب تر خواهد بود. علت این است که سواد و تحصیلات یکی از قوی ترین نشانگرهای وضعیت اقتصادی اجتماعی فرد به شمار می آید. هم چنین مداخلات سیاست عمومی که محرومیت های آموزشی، تحصیلاتی و آگاهی را مد نظر قرار می دهند از طریق ارائه­­ی آموزش های عمومی مورد نیاز و آموزش های سلامت اثر مهمی در مبارزه با فقر  و ایجاد تاثیرات مطلوب بر سلامت دارند.

مسکن :

هدف کلی: تامین مسکن و محله مناسب برای سکونت آحاد جامعه خصوصا اقشار محروم

مطالعات نشان داده است که ارتباط قوی بین محله ای که فرد در آن زندگی می کند، وضعیت کیفی مسکن وی و سلامت اش وجود دارد. به عنوان مثال احتمال اینکه افراد فقیر در محیط ها و مسکن های با کیفیت نامناسب زندگی کنند، بسیار بیشتر است و این خود در ایجاد شرایط نامطلوب سلامت سهم بزرگی دارد. بررسی ها مبین این هستند که ازدحام، رطوبت و دمای نامناسب (گرما یا سرمای بیش از حد) در محل سکونت می توانند منجر به پیامدهای ناگوار سلامت شوند. هم چنین شواهدی در زمینه ارتباط بین فضای ناکافی در منزل و بیماری روانی و رفتاری نیز وجود دارد و یا شواهدی در زمینه ارتباط بین رطوبت محل سکونت و بیماری های تنفسی وجود دارد و هم چنین تنش های حرارتی در منزل منجر به افزایش مخاطرات ابتلا به بیماری های تنفسی و آلرژیک می گردد. از سوی دیگر دسترسی به محلی برای سکونت نیز بر سلامت اثر گذار است. به عنوان مثال افزایش قیمت خرید مسکن و نیز قیمت اجاره بهای آن در چند سال اخیر مشکلات سلامت بسیاری (از جمله اضطراب و افسردگی) را برای افراد کم درآمد ایجاد کرده است. لذا اتخاذ سیاست های عمومی که بتواند تامین کننده مسکن با کیفیت مطلوب و محله های مناسب برای زندگی خصوصا افراد و طبقات محروم جامعه باشد از ضروریات سلامت و ارتقا عدالت در سلامت کشور است.

محیط های سالم :

هدف کلی: تامین سلامت محیط زیست (آب، خاک و هوا) وکاهش و یا حذف آلاینده های مخاطره زای سلامت

بررسی ها نشان داده اند از جمله عواملی که موجب افزایش بیماری‌ها در سال‌های گذشته بوده، شدت یافتن آلودگی‌هایی است که در محیط اطراف وجود دارند. از تبعات آلودگی شهری، ایجاد و اشاعه‌ی بیماری‌های مختلف در کودکان است. شاید در شهرها مهم‌ترین عامل ایجاد محیط زیست آلوده، آلودگی هوای ناشی از کارخانه‌های موجود در شهرها و حومه، ترافیک شهری، آلودگی‌های صنعتی و آلودگی‌های مراکزی مثل بیمارستان‌ها باشد. در بیمارستان‌ها افراد با بیماریهای متنوعی بستری می‌شوند که آلودگی‌های ناشی از آنها می‌توانند وارد سیستم فاضلاب شهری شده و تبعاتی را برای افراد جامعه در بر داشته باشد. در حال حاضر آسم و آلرژی تنفسی یکی از بیماری‌های شایعی است که در برخی شهرهای بزرگ ایران از جمله تهران وجود دارد که از دلایل مهم آن وجود آلودگی در این شهر است. از دیگر بیماری‌های ناشی از محیط زیست می‌توان آلرژیهای پوستی و سرطانها را نام برد. محیط زیست نه تنها بیماری‌های جسمی بلکه بیماری‌های روحی و روانی را نیز می­تواند موجب ‌شود. ثابت شده، حتی در یکسری از بیماری‌های روحی ـ روانی مثل افسردگی یا اسکیزوفرنی‌ها، آلودگی‌ هوا فرد را مستعد ابتلا به این بیماری‌ها می‌کند. آلودگی هوا حتی می‌تواند بر روی جنین در خانم‌های باردار نیز تأثیر منفی داشته باشد. لذا ضروری است اقداماتی انجام گیرد تا آسیب‌پذیری در برابر عوامل زیانبار محیط زیست به حداقل رسانده شود و سلامت آحاد جامعه را افزایش دهد. اتخاذ راهکارهای مدیریت ادغام یافته سلامت و محیط زیست به منظور کنترل این قبیل مخاطرات لازم است.

 

حمایت اجتماعی :

هدف کلی: بهبود سلامت اجتماعی از طریق بهبود  سیستم حمایت اجتماعی

يكي از عوامل تعيين كننده سلامت انسان بهره‌مندي از حمايت‌هاي اجتماعي به معناي اقدام‌هاي كمكي در شرايط سخت زندگي براي نوع بشر است.

سلامت اجتماعي به چگونگي وضعيت ارتباط فرد با ديگران در جامعه می پردازد. هر نوع قطع ارتباط بین فرد و جامعه، به گونه ای که افراد در چارچوبهای اجتماعی جذب نگردند، زمینه ای مساعد برای رشد انحرافات اجتماعی و پیدایش مشکلات سلامت می باشد. در تعريف سلامت در سال 1948 كه توسط سازمان جهانی بهداشت بيان شد، سلامت اجتماعي یکی از سطوح سلامت کلی فرد بيان شده است. بُعد اجتماعی سلامتی شامل سطوح مهارت های اجتماعی، عملکرد اجتماعی و توانایی شناخت هر شخص از خود به عنوان عضوی از جامعه ی بزرگتر است. سلامت اجتماعی را به عنوان گزارش فرد از کیفیت روابطش با افراد دیگر(نزدیکان و گروههای اجتماعی) که وی عضوی از آنهاست تعریف می کنند و معتقدند که مقیاس سلامت اجتماعی بخشی از سلامت فرد را می سنجد و شامل پاسخهای درونی فرد (احساس‏، تفکر و رفتار) است که نشانگر رضایت یا فقدان رضایت فرد از زندگی و محیط اجتماعیش می باشد. کیفیت زندگی و عملکرد شخصی فرد را نمی توان بدون توجه به معیار های اجتماعی ارزیابی کرد و عملکرد خوب در زندگی چیزی بیش از سلامت روانی است و تکالیف و چالش های اجتماعی را نيز دربرمي‌گيرد.

سرمایه اجتماعی شامل نهادها، ‌روابط، گرایش‌ها، ارزش‌ها و هنجارهایی است که بر رفتارها و تعاملات بین افراد حاکم است . به عبارت دیگر، سرمایه اجتماعی آن دسته از شبکه‌ها و هنجارهایی است که مردم را قادر به عمل جمعی می‏کند .

متغیر های سرمایه اجتماعی عبارتند از : 1- نظام های حمایت گر خانواده 2- نطامهای آموزشی 3- سازمان های افقی و عمودی . علاوه بر این در فرهنگ اسلامی ، شواهد و راهبردهای صریحی با دلالت بر « اعتماد عمومی» ، « لزوم اهتمام کارگزاران حکومت اسلامی بر ایجاد نگرش مثبت مردم نسبت به عملکرد حکومت و دست اندرکاران حکومتی » ، خودداری از اشرافیت و تجملگرایی ، پرهیز از تشریفاتی که بین حکومتگران و مردم فاصله بیاندازد، » پی ریزی انسجام اجتماعی و وحدت ملی » ، « اهتمام به قانون ، نگاه یکسان حکومت گران به عموم شهروندان» ، « تلقی سرنوشت مشترک در میان همه اعضاء امت اسلامی (وحتی اقلیت های دینی و قومی ) » ، و نهایتا تلاش برای جایگزینی مفهوم « ما » بجای « من» در عرصه های اجتماعی به چشم می خورد.

رفاه اجتماعي نتيجه فعاليت هايي است كه نهادهاي اجتماعي براي دستيابي افراد در جوامع به سطح قابل قبولي از زندگي ، تندرستي و فرصتها فراهم می­آورند و به آنها اجازه مي دهد تمامي استعدادهاي خود را پرورش دهند و مسائل خود را در سازگاري با جامعه حل نمايند .

شبكه اجتماعی یک ساختار اجتماعی است که از گروه هایی(که عموما فردی یا سازمانی هستند) تشکیل شده است که توسط یک یا چند نوع خاص از وابستگی به هم متصل اند ، برای مثال:  به واسطه قیمت ها ، الهامات ، ایده ها و تبادلات مالی ، دوست ها ، خویشاوندی ، تجارت ، لینک های وب ، سرایت بیماری ها ( اپیدمولوژی ) یا مسیرهای هواپیمایی. ساختارهای مذکور اغلب بسیار پیچیده هستند. تحلیل شبکه های اجتماعی روابط اجتماعی را با اصطلاحات گره و رشته می نگرد. گره ها بازیگران فردی درون شبکه ها هستند و رشته ها روابط میان این بازیگران هستند. انواع زیادی از رشته ها می تواند میان گره ها وجود داشته باشد . تحقیق در تعدادی از زمینه های آکادمیک نشان داده است که شبکه های اجتماعی در بسیاری از سطوح به کار گرفته می شوند از خانواده ها گرفته تا ملت ها و نقش مهمی در تعیین راه حل مسائل ، اداره کردن تشکیلات و میزان موفقیت افراد در رسیدن به اهدافشان ایفا می كنند.

حاشیه نشینی و مناطق محروم دور افتاده:

هدف کلی: بهبود وضعیت سلامت و معیشت حاشیه نشین ها و افراد ساکن در مناطق محروم دور افتاده و تلاش برای کاهش آسیب پذیری مردم محروم نسبت به شرایط آسیب رسان به سلامت که با آن روبرو هستند.

در تمام جوامع گروه هایی وجود دارند که بنا به دلایل مختلف، شرایط زندگی متفاوتی با سایر افراد جامعه داشته و از بسیاری از مزایای اجتماعی که سایر افراد جامعه برخوردارند از جمله خدمات سلامت محروم می مانند مثل حاشیه نشین ها، گروه های مختلف قومی ... مسائلی که معمولا در این گروهها در مقایسه با دیگران مورد غفلت قرار می گیرند مواردی از قبیل امکان برخورداری از تحصیل، شرایط اشتغال برابر و یا برخورداری از حمایت های اجتماعی می باشند. این قبیل محرومیت ها سبب محدودیت روابط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، شرایط بد کاری، حقوق نامناسب، درآمد کم و تغذیه نامناسب این گروه ها شده که خود می تواند اثرات منفی بر سلامت آنان ایجاد نماید.

 

توزیع عادلانه درآمد و امنیت اقتصادی:

هدف کلی: تلاش برای کاهش فقر و پیامدهای نابرابر سلامت منتج از فقر و درآمد ناکافی

در تمام کشورهای دنیا موثرترین راه حفاظت و بهبود وضعیت سلامت ، حذف فقر و نابرابری های اقتصادی اجتماعی و عواقب آن شناخته شده است. برای مثال تغذیه بد، محیط زیست ناسالم، فقدان دسترسی به خدمات مراقبتی سلامت پیامدهای فقر هستند که همگی بر سلامت اثرگذارند. گرچه فقر مطلق که به طور مستقیم زندگی انسان ها را تهدید میکند، در اغلب کشورهای مرفه دنیا حذف شده است اما فقر نسبی هنوز گریبانگر بسیاری از جوامع است که خود منجر به عدم برخورداری آنها از استانداردهای قابل دستیابی زندگی می شود. بنابراین لازم است در جهت تبیین فقر به هردو نوع فقر توجه خاص مبذول گردد.

در تمام کشورهای دنیا فقر با افزایش مواجهه با بیماری های عفونی ، سوء تغذیه، کمبود ریز مغذی ها و مرگ و میر مادران و کودکان همراه گردیده است. بنابراین برای مقابله با این قبیل مشکلات سلامت، کاهش آسیب پذیری ناشی از فقر الزامی است که در اهداف توسعه هزاره نیز بدان توجه ویژه ای شده است خصوصا از این منظر که می تواند تعیین کننده راهکارهای بهبود وضعیت سلامت افراد مستمند و فقیر باشد.

گرچه در کشور اقدامات زیادی در خصوص فقر زدایی صورت پذیرفته اما لازم است با دیدگاه سلامت اقدامات منسجم و هم راستا گردند.

حوادث :

هدف کلی: کاهش عوارض و پیامدهای ناعادلانه حوادث و بلایا بر سلامت

سلامتي و زندگي بشر همواره در معرض تهديدات و خطرات ناشي از حوادث و سوانح قرار دارد. در اين ميان افراد زيادي جان و يا سلامتي خود را از دست داده و همه ساله خسارات جاني و مالي زيادي به بار مي‌آيد. توسعه سريع اجتماعي اقتصادي و بهره مندي از فناوري ها و امكانات جديد، بدون زير ساخت هاي فرهنگي و اجتماعي و تغيير سريع الگوهاي زندگي، بدون توجه به پيش نيازهاي ضروري براي پذيرش اين دگرگوني ها، همگي منجر شده كه ميزان بروز حوادث عمدي و غير عمدي، تلفات انساني و زيان هاي اجتماعي و رواني ناشي از آن به شدت افزايش يافته و به يك مشكل جهاني و كشوري مبدل شود.

در دهه‌هاي گذشته بيماريهاي عفوني عامل بيشترين مرگ و مير در جوامع بشري بود. اما در سالهاي اخير علت مرگ و مير از بيماريهاي عفوني به مرگ و مير ناشي از بيماريهاي قلبي- عروقي و ترافيکي تغییر یافته است. کنترل و کاهش مرگ ناشي از عوامل ياد شده به تلاشي مضاعف در فرهنگ‌سازي و پيشگيري نيازمند است.

مرگ ناشي از حوادث به خصوص حوادث ترافيکي، به علت اينکه بيشترين قربانيان آن را گروه‌هاي سني فعال جامعه تشکيل مي‌دهد، همانند قله کوه يخي است که بدنه بسيار بزرگ آن از مجموعه متعددي از آسيب‌هاي پايدار و ناپايدار انساني، زيانهاي ريز و درشت اقتصادي و اجتماعي تشکيل شده است، هر چند در فرهنگ عامه حوادث به عنوان يك واقعه تصادفي و غير قابل اجتناب شناخته مي‌شود ولي در چند دهه گذشته با تغيير نگرش قديمي و لزوم آمادگي عمومي در برابر وقايع درك بهتري از حوادث ايجاد شده است. پذيرش حوادث به عنوان يك مشكل قابل پيشگيري منجر به توسعه استراتژي‌هاي پيشگيري و در نتيجه كاهش تعداد مرگ ناشي از حوادث در بعضي كشورها شده است. در اين راستا کشورهای مختلف جهان با تدوين بيانيه‌ها، دستورالعمل‌ها وتفاهم­نامه‌ها درصدد مهار و کنترل علمي مرگ و مير در جهان هستند. کشور ايران نيز از اين امر مستثني نبوده و با استفاده از توصيه‌هاي جهاني و بومي‌سازي آن‌ها در سه دهه انقلاب گام‌هاي جدي و ارزشمندي برداشته است

بنا به گزارش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي حدود 35 هزار مرگ ناشي از تصادفات ترافیکی با میانگین سنی 23 تا 35 سال در طول یکسال رخ میدهد که در نتیجه سالهای عمر از دست رفته زیادی را شامل می­شود. افرادی که در اثر این تصادفات فوت می کنند، عمدتا جوانان مولد هستند. بر اساس تحقیقات انجام شده، کسانی که در این سنین فوت می­کنند و جزو گروه مولد جامعه هستند سه برابر بیشتر از سایرین، بر تولید ناخالص داخلی کشور لطمه وارد می­نمایند. این زیانهای اقتصادی در کنار زیانهای اجتماعی مرگ یک نان آور خانواده، یک اتفاق بسیار عظیم را ایجاد می کند.

روند تصاعدي آسيب‌هاي ناشي از حوادث ‌راه‌ها آن را به عنوان يك مشكل سلامتی جدي مطرح كرده، طوری که در سطح جهان، هر روز 3242  نفر در اثر آسيب‌هاي ترافيكي جان خود را از دست داده و بين 20 تا50 ميليون نفر دچار آسيب يا ناتواني مي‌شوند و آسيب‌هاي ترافيكي در حال حاضر در ميان علل مرگ و مير در جهان با سهم 21 درصد در رتبه يازدهم قرار دارد و رتبه آن در ايران، جايگاه دوم است.

با توجه به بار بالاي حوادث، ايمن نمودن كشور براي آحاد مردم بايد به يك وظيفه الزامي براي سياستگذاران و مسئولين تبدیل گردد. (همه گير شناسي آسيب هاي ناشي از علل خارجي حوادث در جمهوري اسلامي ايران)

همچنین با عنایت به حادثه خیز بودن کشور ما از نظر بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله و شیوع زیاد این حوادث نسبت به بسیاری دیگر از نقاط جهان، آمادگی و برنامه ریزی وسیع و همه جانبه کشوری در مورد این بلایا ضروری می نماید.

 

 

چشم انداز (Vision) مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت

چشم انداز این مرکز، بهره­گیری کارآمد و اثربخش از توانمندی­های بالفعل و بالقوه دانشگاه علوم پزشکی بابل و کشور در حیطه­های اولویت دار تعیین کننده­های اجتماعی سلامت (SDH) به­منظور ارتقای سطح علمی- تحقیقاتی دانشگاه و کشور در جهت اعتلای سطح سلامت جامعه می­باشد.

این مرکز تصمیم دارد، در طی 5 سال آینده به­عنوان یکی از مراکز تحقیقاتی برتر کشور، مطرح باشد.

 

ماموریت (Mission) مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت

٭ ارتقای سطح کمی و کیفی تحقیقات مرتبط با اولویتهای تعیین کننده­های اجتماعی سلامت

٭ هدفمند کردن تحقیقات مرتبط با اولویتهای تعیین کننده­های اجتماعی سلامت

٭ سرعت بخشیدن به ارتقای سطح علمی و پژوهشی متخصصین دانشگاه علوم پزشکی بابل

٭ گسترش همکاری­های بین بخشی در جهت بهبود وضعیت تعیین کننده­های اجتماعی سلامت در شهرستان بابل

 

ارزشهای حاکم بر مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت

پاسداری از ارزش‌های والای انسانی

رعایت اخلاق حرفه‌­ای

احترام به حقوق جامعه انسانی مورد پژوهش و بیماران

 رعایت اصول همکاری متقابل با محققین، اعضاء هیأت علمی دانشگاه و ارگانهای برون بخشی در جهت نیل به اهداف مرکز

 

        ذی نفعان داخلی و خارجی مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت

ذی نفعان داخلی

ذی نفعان خارجی

معاونتهای دانشگاه

دانشکده­ها

فراگیران

اعضای هیات علمی

سایر مراکز تحقیقاتی، پژوهشکده و مرکز رشد دانشگاه

مراکز آموزشی درمانی و بهداشتی درمانی وابسته به دانشگاه

 

 

جامعه

سیاستگذاران

نمایندگان مجلس شورای اسلامی

سازمان نظام پزشکی

درمانگاهها، مطب ها و بیمارستانهای خصوصی

سازمان ها و ادارات شهرستانی (اعم از دولتی و خصوصی )

 هاNGO

گروههای علمی و دانشگاههای پزشکی و غیر پزشکی

صنایع

مراکز تحقیقاتی غیر وابسته به دانشگاه

سازمان های منطقه­ای، ملی و بین المللی مرتبط

کانونهای مذهبی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقاط قوت، ضعف، فرصت­ها و تهدیدهای مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت

نقاط قوت:

1. حمایت رییس محترم دانشگاه

2. حضور اعضای هیات علمی با گرایشهای تحصیلی مختلف در شورای پژوهشی مرکز

3. عضویت تعدادی از اساتید و دانشیاران دانشگاه در شورای پژوهشی مرکز

4. حضور افراد با تجربه در امور مرتبط با تعیین کننده­های اجتماعی سلامت در شورای پژوهشی مرکز

5. تحت پوشش قرار گرفتن مرکز در واحدهای تابعه پژوهشکده سلامت دانشگاه

6. تعامل مناسب با سایر مراکز تحقیقاتی تحت پوشش دانشگاه

7. تعامل و همکاری مناسب معاونت بهداشتی دانشگاه در انجام پژوهشهای مبتنی بر جامعه

8. وجود پایگاههای تحقیقاتی وابسته به مرکز ( در شهرهای بابل و امیرکلا)

9-اجرای طرح کوهورت در پایگاه تحقیقاتی شهر امیرکلا و انتشار مقالات مرتبط در مجلات معتبر بین المللی

10-ارتباط با مراکز علمی- تحقیقاتی معتبر خارج کشور

 

نقاط ضعف:

1. نبود فضای فیزیکی مستقل

2. نبود کارشناس مستقل جهت انجام امور اداری و پشتیبانی مرکز

3. نبود بودجه مصوب و مستقل

4. مستندسازی ناکامل مقالات پژوهشی مرکز در سالهای قبل از تدوین برنامه استراتژیک

 

فرصتها:

1. مشارکت بین بخشی مطلوب دانشگاه با سیاستگزاران و ذی نفوذان شهرستانی و استانی ( استانداری، فرمانداری، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، شهرداریها و ...)

2. حضور داوطلبان سلامت ( رابطین بهداشت) در مجموعه معاونت بهداشتی دانشگاه

3. مشارکت خیرین سلامت

4. فعالیت تیمهای سیار (outreach) جهت نفوذ به مناطقی که رفتارهای پرخطر شیوع بالایی دارند

5. گسترش برنامه پزشک خانواده در مناطق شهری و روستایی شهرستان

تهدیدها:

1. گستردگی حاشیه نشینها

2. کمبود اعتبارات

3-گستردگی عوامل خطر رفتاری ( از جهت سبک زندگی، سوء مصرف مواد و ...) در جامعه

4-نبود اطلاعات مدون و قابل اعتماد در خصوص وضعیت اقتصادی خانوارها

5. کمبود مشارکت جامعه در تحقیقات علوم پزشکی

اهداف کلی (Goals) مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت

G1. توسعه مدیریت پژوهشی مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت

G2. ارتقاء كمیت و كیفیت پژوهش در زمینه تعیین کننده‌های اجتماعی سلامت

G3.  ارتقاء مشاركت درون و برون سازمانی در زمینه تحقیقات تعیین کننده‌های اجتماعی سلامت

اهداف اختصاصی ( Objectives) مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت

 : (G1O1)تعیین اولویت­‌های تحقیقاتی

(G2O1): افزایش طرح­‌های تحقیقاتی در زمینه تعیین کننده‌های اجتماعی سلامت

(G3O1): برگزاری جلسات هم اندیشی با مسئولین نهادهای اجتماعی مرتبط